پنج سال گذشت از آن روز
پنج سال گذشت از آن روز، از آن ۲۲ خرداد که چند ساعت زیر آفتاب در مسجد محلهمان توی صف ایستادم و رأیم را برای ادامه…
پنج سال گذشت از آن روز، از آن ۲۲ خرداد که چند ساعت زیر آفتاب در مسجد محلهمان توی صف ایستادم و رأیم را برای ادامه…
این فاران خوب و مهربان….این فاران که نسبت به تک تک اعضای بند زنان مهربانی و توجه ویژه خودش را ابراز می کرد. این فاران ادامه…
وقتی اواخر سال ۸۹ پس از تحمل آن همه فشار روانی و فیزیکی از زندان آزاد شد، به دیدنش رفتم، با غمی عجیب گفت:من نتوانستم ادامه…
باز هم اول خرداد، بازهم تولد تو در زندان…و باز من تنها اینجا نشسته ام ..و باز در گوشه اتاق خانه ی کوچکمان، تولدت را ادامه…
شش سال گذشت از روزی که فریبا کمال آبادی و مهوش شهریاری(هم بندی های سابقم در زندان اوین) به زندان افتادند، فریبا انسانی با روحیه ادامه…
همه ی ما می توانیم در خلوت، وقتی کسی نیست کارهایی را انجام بدهیم که انجام دادنش در جمع ممنوع است، همان کارهایی که انجام ادامه…
من و این سه نفر(سعید متین پور، سیامک قادری، عدنان حسن پور) *یک اشتراک مهم داریم:هیچ کدام فعلا نمی توانیم در هچ روزنامه ای کار ادامه…
حکیمه شکری و ژیلا مکوندی(از حامیان مادران پارک لاله)، دو همراه خوب و صمیمی برای یکدیگر در بند زنان اوین بودند، و همین طور یاران ادامه…
در تمام روزهای زندان به یادمان بود.خیلی از گزارش ها و نامه های زندان من و بهمن را بی اینکه ازش درخواست کنم به انگلیسی ادامه…