Skip to content
  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram
  • Youtube
  • Linkedin
Shuffle
پنجشنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۴
ژیلا بنی‌یعقوب
  • روزگرد
  • سفرنامه
  • کتاب
  • گزارش
  • مصاحبه
  • میهمان
  • یادداشت و مقاله
  • English

Category: سفرنامه

سفرنامه

سفر به هرات ، بخش پنج،خواجه عبدالله انصاری، درویش‌های هرات و میراث گرانقدر

  • Post Date ۲۸ شهریور ۱۳۹۴

از همان روز اولی که وارد هرات شدم، بارها و بارها این نام مرا به خود مشغول کرد: «خواجه عبدالله انصاری». من در شهر پیر ادامه…

سفرنامه

سفر به هرات،بخش چهارم، دموکراسی به اضافه ناهار، ژیلا بنی‌یعقوب

  • Post Date ۲۴ مهر ۱۳۸۹

مردم هرات مثل مردم هر جای دیگر در افغانستان علاقه‌ زیادی به برنامه‌های رادیو بی‌بی‌سی (BBC) دارند. گفته می‌شود حدود ۸۰ درصد مردم افغانستان به ادامه…

سفرنامه

سفر به هرات، بخش سوم، ژیلا بنی‌یعقوب

  • Post Date ۲۴ مهر ۱۳۸۹

حسین علیزاده، جوان ۲۴ ساله اهل هرات، هم دانشجو است و هم طلبه. در دانشگاه هرات رشته ژورنالیسم (روزنامه‌نگاری) می‌خواند و در حوزه علمیه همین ادامه…

سفرنامه

سفر به هرات، بخش دوم، ژیلا بنی‌یعقوب

  • Post Date ۲۳ مهر ۱۳۸۹

یکی از نخستین مراکز فرهنگی در هرات که از آن دیدن کردم، مؤسسه فرانسوی «آیینه» بود. من نام این «ان.جی.او» (NGO) را پیش از این ادامه…

سفرنامه

سفر به هرات، بخش اول، ژیلا بنی یعقوب

  • Post Date ۲۲ مهر ۱۳۸۹

برای رسیدن به مرز شرقی ایران با افغانستان، باید اول به تایباد بروی و از آنجا تا مرز، چند کیلومتری بیشتر راه نیست. هرچه از ادامه…

سفرنامه

من یک بعثی بودم ،گزارش سفر به عراق

  • Post Date ۱۵ آذر ۱۳۸۷

یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۳ وقایع اتفاقیه ژیلا بنی‌یعقوب به «فؤاد عباس علی» دانشجوی ۲۲ ساله عراقی که در رشته فیزیک تحصیل می‌کرد، گفتم: «بعد از ادامه…

سفرنامه

هتل بغداد؛ ماموران احتمالی سیا و «زهرا کاظمی»،سفر به عراق-بخش ششم

  • Post Date ۳۱ شهریور ۱۳۸۷

روزنامه وقایع اتفاقیه * ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۳ ژیلا بنی‌یعقوب یکی از چیزهایی که در بغداد و همین‌طور دیگر شهرهای عراق برای من و همکارم خیلی ادامه…

سفرنامه

بلای جان زنان عراقی،سفر به عراق -بخش پنجم

  • Post Date ۳۱ شهریور ۱۳۸۷

ژیلا بنی یعقوب زمستان ۱۳۸۲ کمی‌ آنسوتر از میدان علی‌بابا و گذر از رستوران معروف «کندل»]شمع[ در بغداد، بالاخره گالری نقاشی‌ای را که روز قبل ادامه…

سفرنامه

بلای جان زنان عراقی،سفر به عراق -بخش چهارم

  • Post Date ۳۱ شهریور ۱۳۸۷

ژیلا بنی یعقوب زمستان ۱۳۸۲ با «مرینا» زن ۳۶ ساله عراقی در یک کافی نت مدرن در خیابان سعدون بغداد گفت و گو کردم. او ادامه…

سفرنامه

به خاطر یکصد دلار آمریکایی، سفر به عراق -بخش سوم

  • Post Date ۳۱ شهریور ۱۳۸۷

ژیلا بنی یعقوب * پاییز ۱۳۸۲ «امان» را در مرکز «دیده بانی اشغال» در یکی از خیابان های مرکزی بغداد ملاقات کردم. این دختر جوان، ادامه…

راهبری نوشته‌ها

← Older Posts
  • English
  • بدون دسته
  • جامعه
  • روزگرد
  • زنان
  • سفرنامه
  • کتاب
  • گزارش
  • لوگوها
  • مصاحبه
  • میهمان
  • یادداشت و مقاله

ژیلا پر شبکه‌های اجتماعی

  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram
  • Youtube
  • Linkedin

دربارهٔ ژیلا

در یک خانواده متوسط شهری در بندر انزلی متولد شدم .وقتی شش ماهه بودم پدر و مادرم به تهران مهاجرت کردند .پدربزرگم از فعالین سیاسی چپ در شمال ایران و پدرم ،اردوان یک کارمند ساده اما عاشق کتاب بود .پدر و پدربزرگم در دوران کودکی مشوق اصلی ام در مطالعه و نوشتن بودند. دوران کودکی ام بویژه در سنین ده و یازده سالگی ام ، هم زمان شد با اوج گیری فعالیت های گروههای سیاسی در ایران .

ادامه

وقتی در کشور خودت نیستی…

Post Date 6 سال ago

به خاطر دره‌های سرسبز زیتون

Post Date 6 سال ago

امشب شب شعر است، از جنگ و سیاست حرف نزنیم، به یاد احمد شاه مسعود

Post Date 10 سال ago
  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram
  • Youtube
  • Linkedin
Scroll to top

شبکه‌های اجتماعی

  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram
  • Youtube
  • Linkedin
  • روزگرد
  • سفرنامه
  • کتاب
  • گزارش
  • مصاحبه
  • میهمان
  • یادداشت و مقاله
  • English
  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram
  • Youtube
  • Linkedin