روزگرد زنان

راحله!دنیا خیلی به تو بدهکار است

تند و تند حرف می زد، انقدر تند که آن اوایل برخی وقت ها نمی فهمیدم چه می گوید و مدام می پرسیدم چی می گی راحله؟روزهای اول که رفته بودم بند زنان اوین، گفت: برام عروسک باربی می خری؟ می تونی بگی ترانه(خواهرم رامی گفت) برام سی دی کارتون بیاره؟اخه خیلی دوست دارم.فکر می کردم شوخی می کند، دختر سی ساله و عروسک باربی ؟اما بقیه گفتند راست می گوید و عاشق عروسک و فیلم های کارتون است.هم برایش عروسک گرفتم هم تعداد زیادی سی دی کارتون(یعنی ترانه از بیرون خرید و تحویل زندان داد).مثل بچه ها ذوق کرد، انگار از خوشحالی توی آسمان ها بود.برای عروسک لباس دوخت، سی دی های کارتون را بارها و بارها نگاه می کرد، آن ته بند، با آن تلویزیون و دی وی دی پلیر کهنه و قدیمی.وقتی کارتون می دید هرچقدر صدایش می زدی نمی شنید، درکارتون سیندرلا و سفید برفی و ….غرق می شد، شاید خودش را مثل سیندرلا می دید، شاید کوتوله های سفیدبرفی او را تا برف های خوشبختی می بردند.

روزگرد

نمایش بهمن

تئاتری به نام بهمن به نویسندگی و کارگردانی افروز فروزند دوست عزیز و خوش فکرم در تالار سایه در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است.دو ادامه…

روزگرد

بخشش بدون چشمداشت

یک خانواده در رشت قاتلِ فرزندشان را بخشیدند، آن هم بدون اینکه دیه بگیرند و یا حتی مطالبه دیه بکنند.معنای واقعی بخشش…آنها که در این ادامه…