آنان که «هر دو طرف» را محکوم می کنند، پست تر از خود قاتلانند!

در این جنگ

من در کنار و همدل قریه ها هستم…

من در کنار و همدل آن مادرم.

من در کنار و همدل آن پدربزرگم.

و آن هشت کودک پناه گرفته در یک مینی وانت.

من در کنار و همدل آن روسری ابریشمی سفید هستم…

به نام همه ی کتاب های زیبایی که خوانده ام

به نام همه ی بوسه هایی که داده ام

چنین باد که ارتش ما

در این جنگ

منهدم شود!

اَهارون شابتی ـ شاعر، نویسنده، مترجم، و استاد برجسته ی دانشگاه عبری اورشلیم ٭

سازمان «وحدت یهودی فرانسه برای صلح»، مقاله ی تازه یی از میشل وراشاوسکی، نویسنده، روزنامه نگار، و سیاستمدار شریف اسراییلی را منتشر کرده است که او در آن ـ خیلی ساده و راحت و بی درد سر ـ آیینه یی گذاشته است در برابر آدم های «مترقی» چنگ و چنگول پاکیزه یی که آن ها را همیشه در همه جا ـ و مخصوصاً در این روز های تجاوز جدید اسراییل به غزه، در جامعه ی ایرانی خودمان ـ می بینیم. و شاید در موادی خود ما هم یکی از آن ها باشیم.

این نوشته ی کوتاه، بی نیاز از هر توضیحی است. فقط به شرطی که هر کسی پس از خواندنش جرأت این را داشته باشد که در آیینه به خود نگاه کند…

****

سرانجام، روزی خواهد آمد که باراک، اولمرت، لیونی، و اشکنازی را همچون دیگر جنایتکاران جنگی، در برابر یک دادگاه عدالت بایستانند، و از آن ها بخواهند که پاسخگوی جنایاتی باشند که مرتکب شده اند.

وظیفه ی ما این است که جهان را آنقدر از رفتار اینان آگاه کنیم که بتوانیم مطمئن باشیم که اینان بهای قتل عام هایی را که مرتکب شده اند خواهند پرداخت.

اما علاوه بر اینان، یک نوع دوم از جنایتکاران هم وجود دارند. این نوع دوّم احتمالاً می توانند از قرار داده شدن در برابر دادگاه ها فرار کنند.

این ها دست های خودشان را مستقیماً به خون مردمان نمی آلایند؛ اما برای قاتلان، مشروعیت روشنفکرانه فراهم می آورند. این ها، در واقعیت امر، یگانی از دولت و ارتش آدمکشان را تشکیل می دهند.

نویسندگان اسراییلی «آموس اُزد»، و «یهوشا» نمونه های تیپیک روشنفکران مفلوک و مسکینی از این نوعند. هر بار که جنگی رخ می دهد، آن ها را می بینیم که داوطلب کمک رسانی به دستگاه جنگ افروزی اسراییل شده اند. حتی بدون آن که از آن ها دعوتی به عمل آمده باشد.

کار نخست آن ها این است که برای تهاجم اسراییل، از خودشان منطق ببافند. و بعد، به عنوان دومین کار، گریه و زاری به راه بیاندازند که ما پاک و مطهر و معصوم بودیم، اما چه می توان کرد؟ طرف مقابل، ما را ناچار به وحشی گری ساخت!

دلیل تراشی آموس ازد، و یهوشا، طبعاً روشن است: باید در مقابل حمله ی راکتی به سدروت ٭٭ عکس العمل نشان داد. انگار که همه چیز، با این راکت ها شروع شده است!

یهوشا، در شماره ی ۳۰ دسامبر هاآرتص می نویسد: «من برای ایتالیایی ها روشن کرده ام که چرا این عملیات اسراییل، ضرورت داشته است…».

«یهوشا» و «ازد»، از یاد برده اند که یک سال و نیم است که اسراییل، وحشیانه، یک میلیون و نیم انسان را در محاصره ی کامل قرار داده است. با محروم کردنشان از حق برخورداری از ابتدایی ترین ضرورت های زنده ماندن. این ها بایکوت کردن دولتی را که مردم فلسطین، در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک برگزیدند [ بایکوت به وسیله ی اسراییل و «جامعه ی جهانی» ـ م ] به یاد نمی آورند.

این ها فراموش کرده اند که اسراییل، به زور، غزه و کرانه ی رود اردن را از یکدیگر جدا کرد تا بتواند مردمان غزه را به جرم انتخاب کردن نمایندگان خود، در قرنطینه بگذارد و تنبیه کندشان. آخر، آن ها حق چنین انتخاب غلطی را نداشتند.

این ها، اول: شروع به پس و پیش کردن ترتیب زمانی وقایع کردند، و آن را مطابق میل خود از نو نوشتند. و بعد: دست به دامان منطق قرینه سازی و همسنگ نمایی شدند:

«خشونت، از هردو سو به کار رفته است، و ما شاهد قربانیان بی گناه در غزه و اسراییل ـ هر دو ـ هستیم. هر غیر نظامی کشته شده، یک قربانی بی گناه است.».

اما اینجا یک مشکل در کار است: در این دلیل تراشی و منطق بافی، نه ترتیب زمانی، و نه تناسب عددی، هیچکدام با واقعیّت، همخوانی ندارد.

سه غیر نظامی در جنوب اسراییل، کشته شده اند. اما چه وقت؟ بعد از آن که نیروی هوایی اسراییل، در بمبارانِ دقیقاً از پیش طراحی شده و برنامه ریزی شده ی مرکز غزه، بیش از سیصد فلسطینی را کشت.

این دو انتلکتوئل، که خیلی به چشم آمدنی و در مدیا ظاهر شونده هستند، به حزب چپ صهیونیست «مرتز» به لحاظ معنوی کمک می کنند تا تهاجم جنایتکارانه ی وزیر دفاع را مورد تأیید قرار دهد.

«مرتز» البته بعد ها ـ وقتی که موقع لازم فرا رسد ـ مخالفت خودش را با کشتن مردم فلسطین اعلام خواهد کرد. یعنی وقتی که «جامعه ی جهانی»، شروع کند به سخن گفتن از دغدغه ی خاطر خود نسبت به «خطا های اسراییل». اما در حال حاضر، علی الحساب، «جامعه ی جهانی» در سکوت به سر می برد، و حتی به نظر می رسد که شادمان هم هست از این که می بیند که اسراییل، با او در جنگ مقدس صلیبی علیه خطر جهانی یی به نام مسلمانان، سهیم و شریک شده است.

اروپا، برای این که به مردم دنیا نشان دهد که دچار دغدغه ی خاطر است، به صورتی سمبلیک، بعداً، یک کمک انساندوستانه به مردم غزه تقدیم خواهد کرد. اما در این فاصله ی زمانی، برنارد کوشنر وزیر امور خارجه ی فرانسه، رسماً حمایت خود را از عملیات اسراییل اعلام می کند. ایشان البته قول داده است که یک مقدار مواد اولیه ی زندگی روزمرّه هم به غزه ارسال کند.

من نمی توانم جلوی خاطرات خودم را بگیرم و به یاد ماجرایی نیافتم که خوانده ام:

هیأت نمایندگی صلیب سرخ، به دیدار اسیران اردوگاه مرگ نازی رفته بود تا برای آن ها شکلات و بیسکویت ببرد! می دانم که این دو عمل، یکی نیستند. اما کسی نمی تواند خاطرات به هم پیوسته ی خود را کنترل کند..

کوشنر البته یک فضای مناسب، و یک «عذر موجّه» هم دارد: رژیم های عربی، مخصوصاً رژیم حسنی مبارک، از تجاوز اسراییل به غزه، حمایت می کنند. آن ها هم می خواهند شکلات و بیسکویت برای کودکان غزه بفرستند. البته به جز کودکانی که در بیمارستان «شفا»، دروغکی مرده اند.

——————————————————————————–

عنوان و لینک مقاله:

Condamner les «deux côtés» : pire que les assassins

www.ujfp.org/modules/news/ar…

٭ قسمتی از شعر «به هنگام جنگ» که اَهارون شابتی، به هنگام تجاوز سال ۲۰۰۶ اسراییل به لبنان، سروده بود. برای شناخت بیشتر از اَهارون شابتی به عنوان یکی از برجسته ترین شاعران زبان عبری:

«نگاهی به نامه ی اَهارون شابُتِی، همراه با دو شعر از او»، به همین قلم:

http://www.ghoghnoos.org/khabar/kha…

٭ برای شناخت بیشتر از میشل وارشاوسکی، و نیز ـ به خصوص ـ نگاهی به واقعیت تجاوز نظامی اخیر اسراییل به غزه: «تحلیل برخورد جهان با ماجرای غزه، از دید میشل وارشاوسکی» همراه با مقدّمه و توضیحات، به همین قلم:

http://www.ghoghnoos.org/khabar/kha…

٭ برای شناخت بیشتر از سازمان «وحدت یهودی فرانسه برای صلح» ـ از جمله ـ مطالبی در لینک های زیر:

http://www.ghoghnoos.org/khabar/kha…

http://www.ghoghnoos.org/khabar/kha…

http://www.ghoghnoos.org/khabar/kha…

http://www.ghoghnoos.org/khabar/kha…

٭٭ «سدروت» یک شهرک فلسطینی در منطقه ی نجد بود. در سال ۱۹۴۸پس از نخستین تجاوز های اسراییل به سرزمین های فلسطینی و اشغال آن ها، مردمان این شهرک ـ به ناچار ـ به نوار غزه پناه بردند. چند سال بعد از آن، در ۱۹۵۱ کم کم مهاجران یهودی از نقاط دیگر جهان، به آن منطقه ی به اجبار ترک شده توسط صاحبان فلسطینیش، مهاجرت کردند. فقط دوازده سال پیش یعنی در سال ۱۹۹۶ بود که اسراییل پذیرفت که آن را به عنوان شهر به رسمیت بشناسد.این شهر کوچک درست در جوار نوار غزه قرار دارد. در پی آن که اسراییل پیشنهاد های مکرر آتش بس از طرف حماس را رد کرد، و در پی حملات مستمر اسراییل به غزه و کشتار و تخریب و آدمربایی در آن، و در پی انحصار این باریکه ی کوچک ـ با یک و نیم میلیون ساکن ـ و در پی محروم کردن کودک و جوان و پیر و خرد و کلان و زن و مرد آن از الزامات اولیه ی زندگی همچون تغذیه و بهداشت، حماس، ضمن درخواست کردن از مردم عادی به تخلیه ی این شهر ـ که اسراییل از آن به عنوان یکی از نقاط نظامی برای تجاوز به غزه استفاده می کند ـ راکت هایی به سمت آن پرتاب کرد

برگرفته از سایت ققنوس

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن