برادران و خواهران در بندم به شما سلام می کنم

برادران و خواهران در بندم به شما سلام می کنم.

مردم آزادی خواه ایران غصه دارشما هستند. مردم جهان نیز جمهوری اسلامی را به دلیل حق کشی های پی در پی ونقض آشکار حقوق بشربشدت شماتت و محکوم می کنند. آنها می دانند که شما روزنامه نکاران، معلمان، دانشجویان، کارگران، زنان و مردان در زندان ایران به جرم آزاد اندیشی و حق طلبی به بند کشیده شده اید. ملت ایران یک قرن برای آزادی و آزاداندیشی مبارزه کرده و هزینه های گرانباری داده است. شما چکیدۀ یکصد سال مبارزه مردم ایران برای کسب این حقوق طبیعی و انسانی ملت ستم کشیده ایران هستید. مردم آزادی خواه ایران برشمامی بالند. مگر شعاراصلی انقلاب ۱۳۵۷ آزادی نبود؟ آیا با گذشت ۳۲ سال مردم به این خواست رسیداند؟ حضور شما درزندان پاسخ روشن این پرسش است.

چه نیرویی سد راه آزادی شده است؟ حاکمان جمهوری اسلامی به جای تن دادن به اراده و خواست مردم، و پای بندی به اعتمادی که به آنها کردند، ۳۲ سال است که مردم راعلیه استعمارخیالی تحریک می کنند و شعار “مرگ بر آمریکا” را جای زنده باد آزادی و مرگ بر استبداد نشانده اند. آیا براستی در ۳۲ سال گذشته استعمارگری درایران نقش و نفوذی داشته است که مردم راعلیه آن تحریک می کنند؟ چه کسانی عامل گرانی، بیکاری، فساد مالی، قضایی، سیاسی، تبعیض، سرکوب های خونین، دستگیریها، شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی بوده اند؟ استعمارگران خارجی یا استبداد گران داخلی؟ چه کسانی با ایجاد تنش های پی در پی مناسبات عادی ایران با جهان را بریده اند تا از یکسو با استفاده از راه های قاچاق تجارت، مال اندوزی کنند و از دگر سو مردم را علیه استعمار خیالی و دشمنی با آمریکا تحریک نمایند تا با این ترفند نگذارند مردم دشمنان واقعی آزادی و دمکراسی، یعنی استبداد را بشناسند و هر صدای نقد و اعتراضی را به استعمار نسبت بدهند. شما را چه کسانی زندانی و شکنجه کرده اند؟ استعمار گران، آمریکائیان یا استبداد گران وطنی و برادران دینی حاکم که داغ مهر نماز بر پیشانی شان حک شده است؟ کدام قدرت، دادگاه های نمایشی که شما را به جرم هیچ و پوش محاکمه و به زندان های دراز مدت محکوم کرده است، را تشکیل داده است؟ استعمارگران خارجی یا استبدادگران وطنی و برادران دینی؟ دادگاه هایی که احکام آنرا نیروهای امنیتی و باز جوها و شکنجه گران صادر کرده اند و بدست قضات خود فروخته داده اند. کجاست آن قسمی که این قضات خورده اند؟ آیا آن شکنجه گری که عبدالله مؤمنی را به حد مرگ شکنجه کردعامل استعمار بود یا استبداد؟ خارجی بود یا وطنی و از برادران دینی؟ کفار مهاجم بودند یا نمازگزاران سالوسی که از اخلاق و انسانیت تهی شده اند و برای نفع خود به هر دسیسه ای متوسل می شوند؟ طی ۳۲ گذشته هزاران نفررا به جوخه اعدام سپردند. آیا حتی یک نفر از این افراد بدست استعمارگران کشته شده است؟ وقت آن رسیده است که مردم دشمنان واقعی خود را بشناسند.

گناه حشمت الله طبرزدی چیست که سالیان درازی از عمر خود را در زندان های جمهوری اسلامی گذرانده است؟ گناه بهمن احمدی امویی چیست؟ جز آنکه او با انتشار کتاب های پر بار و آموزنده و گزارش دهی های اقتصادی به دانش و آگاهی مردم کمک کرده است؟ کتاب هایی که حاصل گفتگوهای مستقیم با سران و سیاست گزاران جمهوری اسلامی بوده است. آیا جز این است که نسرین ستوده را به گناه دفاع از موکلین مدافعان حقوق بشر دستگیر وزندانی کرده اند؟ آیا او جرمی مرتکب شده است؟ گناه آن پنج جوانی که در آستانه سالگرد انتخابات بر دار شدند چه بود؟ جز آنکه آنها را کشتند تا با ایجاد رعب و وحشت مانع تظاهرات خیابانی مردم شوند؟ ببینید این جماعت برای قدرت چه می کند و چرا مراجع دینی ساکت نشسته اند و این همه جرم و جنایتی که به نام اسلام رخ می دهد را محکوم نمی کنند؟ آیا آنها را هم ترسانده اند؟ هنگام آن رسیده است که مردم دشمنان واقعی آزادی، دمکراسی، پیشرفت اقتصادی و عاملین ایجاد تنش دائمی، شکاف میان مردم و تحریک گروه های متعصب و از همه جا بی خبر را بشناسند و فریب ترفند تحریک مردم برای مقابله با استعمار خیالی که مستبدان دانسته آنرا علم کرده اند، نخورند. دشمن مردم نه استعمار خیالی، که در این ۳۲ سال نقشی در ایران نداشته است، بلکه استبداد واقعی است که تمام قدرت و منابع ثروت ملی در دست آن است. چه کسانی ۳۲ سال حتی حق طبیعی زندگی عادی را از مردم ایران سلب کرده اند. استعمار، صهیونیسم یا استبدادگران وطنی وبرادران دینی داغ مهرنماز بر پیشانی نشانده؟

عمل مستبدان تنها خشونت و سرکوب و زندان و شکنجه و اعدام نیست. آنها کشورایران را در جهان به انزوای کامل کشانده اند. مردم ایران از تنش آفرینی های خودکامه گان که خسارات مالی و معنوی زیادی برای این مملکت و نسل های آینده ببار آورده است به ستوه آمده اند. آنها ایران، ایرانی و اسلام را دردنیا بد نام و متعارف با سرکوب، شکنجه، سنگسار و اعدام کرده اند. به شما چه بگویم، باور کنید آنها آبرویی برای ایرانیان در جهان باقی نگذلشته اند. با ارائه پاسپورت جمهوری اسلامی در فرودگاه ها به ایرانیان به دیده تروریست می نگرند. به دلیل سیاست و رفتار مشکوک جمهوری اسلامی، و بازی دادن ملل دیگر حول برنامه اتمی، که حاصل آن تحریم های پی در پی سازمان ملل متحد بوده است، پژوهش گران و دانشگاهیان ایرانی از چاپ و انتشار مقالات علمی خود در نشریات جهان محروم شده اند و ایران را در بالا ترین رده پدیده فرار مغزها قرار داده اند. نخبگان و سرمایه های فکری که میلیارد ها دلار ارزش مادی و معنوی دارند. تنها کشور کانادا مفتخر است که معادل ۵۰۰ میلیارد دلار از سرمایه فکری و نخبگان ایرانی را جلب کرده است.

این بار نیز بازی جدیدی را حول فاجعه ۱۱ سپتامبرآغاز کرده تا اگر بحران اتمی فروکش کرد با آنها مردم را سرگرم کند. رژیم ایران بافروش نفت و وارد کردن اجناس بنجل و سرطان زای چینی، بله اجناس سرطان زای چینی و خطرناک برای مادران باردار، تولید گنندگان داخلی را نیز به ورشکستگی کشانده، بیکاری و گرانی مزمنی را بر جامعه تحمیل کرده است. احمدی نژاد در سفر اخیرش به نیویورک در برابر دوربین تلویزیون با میلیون ها بیننده به دروغ گفت که “در جمهوری اسلامی زندانی سیاسی وجود ندارد”. دروغگویی او جز رسوایی ثمره ای دیگری برایش نداشته است. زیرا مردم جهان نیز مانند مردم ایران او را به عنوان دروغگوی حرفه ای شناخته اند. همگان متحیراند که با اسارت روزنامه نگاران برجسته و شناخته شده ای چون احمد زید آبادی، دانشجویانی چون فاطمه ضیایی، شبنم مدد زاده، معلمانی چون عبدالله مؤمنی، شیر زنان آگاهی چون بهاره هدایت و کارگرانی چون منصور اسانلو در زندان که به چهره های جهانی بدل شده اند و صدها زندانی دیگر چگونه احمدی نژاد دروغ خود را توجیه می کند. یاران، خواهران و برادران در بند، این رژیم همه جانبه به مردم ایران لطمه وارد می کند. مقاومت شما در زندان هم عامل آگاهی برای جهانیان بوده است، هم عامل رسوایی برای کودتا گران و هم نماد روحیه بخش برای جنبش سبز ایران. راه تان پایدار و گام تان استوار باد!

برگرفته از[ خانواده ام را ازاد کنید->http://freemyfamilycampaign.com/persian/]

نوشته‌های مشابه

+ There are no comments

Add yours