گفت‌وگو با گل‌آقا شیرزی ، برای ایران دعا می‌کنیم

همشهری ،دوشنبه ، ششم آبان ماه ۱۳۸۱

گروه سیاسی – ژیلا بنی‌یعقوب

«محمد شفیق شیرزی» معروف به گل‌آقا حاکم قندهار که برای نخستین بار در عمرش ازایران دیدن می‌کند، با هیجان زیاد می‌گوید:«ایران خیلی کشور پیشرفته و مدرنی است.»

من وقتی این جمله را از او می‌شنوم با خودم می‌گویم یعنی حاکم پشتون‌ها تا پیش از سفرش به ایران، چه تصوری از این‌جا داشته و آن را شبیه کدام استان افغانستان تصور می‌کرده است.

گل‌آقا با قد بلند و هیکل تنومندش، اغلب لباس افغانی بر تن و دستار سیاه بر سر می‌بندد. حتی وقتی می‌خواهد به ضیافت شامی که مسوولان ایرانی به افتخارش ترتیب داده‌اند برود کت وشلوار بر تن نمی‌کند.

حاکم مقتدر پشتون‌ها را این روزها همه جا مشاورش «خالد پشتون» همراهی می‌کند. خالد که تحصیلکرده غرب است و انگلیسی و فارسی را خیلی روان صحبت می‌کند، مدام به رییس‌اش مشاوره می‌دهد و گاه حتی نقش مترجم را برای او ایفا می‌کند. گل‌آقا به زبان پشتو صحبت می‌کند و کمی هم فارسی بلد است.

هدف رسمی سفر گل‌آقا به ایران، گسترش مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان و مذاکره درباره فعال شدن جاده ترانزیتی چابهار به قندهار اعلام شده است، اما به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین دلایل این سفر رفع کدورت‌های سابق بین حاکم قندهار و ایران باشد. گل‌آقا که اکنون حاضر به سخن گفتن درباره آن کدورت‌ها نیست، با خنده به من می‌گوید: «من هیچ وقت هیچ حرفی بر ضد ایران نزده‌ام، اگر سندی دارید، نشانم بدهید.»

با حاکم پشتون‌ها که این روزها مناسبات خوبی با آمریکایی‌ها و پاکستانی‌ها دارد، بعد از پایان سفر یک روزه‌اش به زاهدان و چابهار، در هتل آزادی تهران مصاحبه کردم.

می‌خواهم مصاحبه‌ام را با پرسشی آغازکنم که شاید درحال حاضر یک پاسخ قطعی برای آن وجود نداشته باشد. اما پرسش جذابی است و طرحش خالی از لطف نیست؛ شما فکر می‌کنید اسامه‌بن لادن و ملاعمر کجا هستند؟

فکر می‌کنم آن‌ها همچنان در افغانستان هستند.

شواهد و قرائن نشان می‌دهد که بن‌لادن و ملاعمر در جنوب افغانستان مخفی هستند. آیا شما که یکی از مردان قدرتمند جنوب افغانستان هستید و بر مناطقی از جنوب افغانستان حکم می‌رانید این موضوع را تایید می‌کنید؟

من با شما هم عقیده هستم. آن‌ها در یک جای دور و در نقطه‌ای از جنوب افغانستان مخفی هستند.

یعنی در مناطق تحت نفوذ و حاکمیت شما مخفی هستند؟

منظورشما جنوب افغانستان است یا جنوب غرب؟چون این دو با هم فرق می‌کند. جنوب غربی تحت حاکمیت من است نه جنوب. من فکر نمی‌کنم آن‌ها در مناطق جنوب غربی یعنی قندهار، اروزگان، زابل و یا نیمروز باشند.

آیا با این توضیح می‌خواسید تاکید کنید که ملاعمر و اسامه بن‌لادن در مناطق تحت حاکمیت شما نیستند؟

بله.

پس فکر می‌کنید آن‌ها دقیقا کجا مخفی شده‌اند؟ منظورم در کدام منطقه است؟

من نمی‌خواهم در شرایط فعلی زیاد در این باره حرف بزنم و موقعیت را تشریح کنم.

یعنی می‌دانید اما نمی‌خواهید بگویید؟

بله. چرا که ما روی این موضوع خیلی کار کرده‌ایم و در حال‌حاضر به نتایج و شواهد قابل قبولی درباره محل اختفای آن‌ها دست یافته‌ایم. ازمن انتظار نداشته باشید که نتایج تحقیقات خود را که جزو اسرار به شمار می‌رود، به شما بگویم. چرا که آن‌ها که نباید بفهمند می‌فهمند و نتایج زحمات ما به هدر می‌رود.

پس ترجیح می‌دهید فعلا چیزی در این باره نگویید؟

از من نخواهید که بیشتر از این در این باره پاسخگویی کنم.

آیا اگر سرنوشت ملاعمر و بن‌لادن در ابهام باقی بماند، مبارزه علیه تروریسم به نقطه روشن و امیدوارکننده‌ای خواهد رسید؟ منظورم این است که اگر وضع آن‌ها روشن نشود، اصلا می‌توان به شکل‌گیری امنیت و صلح پایدار در افغانستان امیدوار بود؟

همه ما در تلاش هستیم تا به کمک رییس دولت – آقای کرزای- هرچه زودتر و سریع‌تر امنیت و صلح را به افغانستان بازگردانیم و در این راه از هیچ کاری دریغ نخواهیم کرد. ما برای تحقق صلح و امنیت در کشورمان ناامید نیستیم.

آن‌چه که شما گفتید پاسخ سوال من نبود. منظورم از سوال این بود آیا با روشن نشدن وضعیت اسامه بن‌لادن و ملاعمر ممکن است امنیت و صلح در افغانستان دوباره به خطر بیفتد؟ می‌خواهم بدانم تا زمانی که این دو نفر همچنان در افغانستان هستند و تکلیفشان روشن نشده ، شما می‌توانید به صلح و امنیت در افغانستان امیدوار باشید؟

من یقین دارم که اسامه بن‌لادن و ملاعمر هر دو رهبران دهشتناک تروریست‌ها هستند، اما این را هم یقین دارم که ملت افغانستان واقعا از جنگ و جدل به تنگ آمده‌اند و دیگر خواهان جنگ نیستند و همین موضوع امیدهای زیادی به ما می‌دهد. بله ممکن است کسانی دوباره بخواهند صلح و امنیت را در افغانستان مختلف کنند اما مردم به آن‌ها این اجازه را نخواهند داد.
من مطمئن هستم که رییس دولت آقای کرزای به کمک همکارانش امنیت را در افغانستان حفظ خواهد کرد.

پس وجود بن‌لادن و ملاعمر را در سرزمین‌تان مخل امنیت نمی‌دانید؟

بله. حتی وجوداین دو نفر در افغانستان هم امنیت را در سرزمین‌مان به خطر نمی‌اندازد. چون مردم به این‌ها کمک نخواهندکرد. شاید هم خود مردم آن‌ها را گرفتار کنند. مردم اعمال آن‌ها را دیده‌اند و ماهیت واقعی‌شان را شناخته‌اند و خیلی خوب می‌دانند که چه بر سر خود و کشورشان آورده‌اند.

به نظر می‌رسد هنوز هم صلح و امنیت لازم در سراسر افغانستان حاکم نشده است. شنیده‌ام تنها شهر امن افغانستان این روزها فقط کابل است. امیدوارم پاسخ صریحی به این سوالم بدهید که آیا اوضاع امنیتی داخل افغانستان برای شما راضی‌کننده است؟

بله. اوضاع در حال حاضر خیلی بد نیست و به زودی هم بهتر می‌شود.

از گذشته‌های دور مناطق جنوب و جنوب غربی افغانستان- یعنی منطقه تحت حاکمیت شما- مهم‌ترین منطقه تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان و حتی خاورمیانه بوده است. بعد از استقرار دولت آقای کرزای قرار شد در مزارع خشخاش، کشت محصولات دیگری جایگزین شود. اما آمارهای رسمی نشان می‌دهد در کشت جایگزین تریاک توفیقی حاصل نکرده‌اید و حتی گفته می‌شود میزان کشت خشخاش در یک سال اخیر نسبت به سال‌های پیشین افراد نیز داشته است؟ چرا؟

من به شما اطمینان می‌دهم که وضعیت سال گذشته یک استثنا بوده چون در بعضی از مناطق دورافتاده مردم در اواسط کشت متوجه شدند که باید مزارع خود را با کشت دیگری جایگزین کنند. اما امسال همه باخبر شده‌اند. این را هم بگویم که کشت خشخاش را در بسیای از مناطق از جمله قندهار از بین برده‌ایم. امسال به امر آقای کرزای به مردم خودمان و جهانیان وعده داده‌ایم که به هیچ‌وجه و به هیچ کس اجازه نخواهیم داد که به کشت خشخاش ادامه دهد. ما برای تحقق این وعده تاکنون پول زیادی هزینه و ماشین‌آلات و لوازم مورد نیاز را خریداری کرده‌ایم تا هر جور شده به کشت مواد مخدر در کشورمان پایان دهیم. من دوباره به شما اطمینان می‌دهم که امسال اجازه نمی‌دهیم کشت خشخاش در افغانستان ادامه پیدا کند.

این اطمینان را چگونه تضمین می‌کنید؟ و راهکارهای عملی و ضمانت‌های اجرایی شما برای جلوگیری از کشت خشخاش در کشورتان چیست؟

در حال حاضر هزاران کیلوگرم هرویین و دیگر مواد مخدر را ضبط و برای سوزاندن آماده کرده‌ایم. ضمانت ما تصمیم‌های قانونی دولت مرکزی افغانستان است. برای مبارزه با کشت تریاک اراده جدی وجود دارد و از نگاه مذهبی و نگاه سیاسی کشت آن ممنوع شده است و هر طور شده مانع آن خواهیم شد.

سوالم این بود که ضمانت‌های اجرایی شما برای این ممانعت کدام است؟

دولت مرکزی قوانین سختی را در این باره تصویب کرده و خود من هم قدم‌های جدی در این راه برداشته‌ام و تیم‌های بزرگی را برای مبارزه با کشت تریاک در منطقه به وجود آورده‌ام. ضمن این‌که اگر نتوانیم از کشت تریاک در کشورمان جلوگیری کنیم، کمک‌های کشورهای دنیا برای بازسازی افغانستان قطع خواهد شد.

این نخستین‌بار است که شما به ایران سفر می‌کنید؟ با توجه به این‌که ایران یکی از همسایگان مهم شماست آن هم با مرز مشترک طولانی و اشتراک فراوان فرهنگی- زبانی، می‌خواهم بدانم چرا اینقدر دیرهنگام به کشوری که در همسایگی شماست، سفر می‌کنید؟

شما بهتر می‌دانید که ۱۰ماه بیشتر از استقرار دولت جدید در کشور ما نمی‌گذرد. این‌که چرا دیر شد خودم هم نمی‌دانم. یک ماه پیش هم آقای کرزای و هم آقای خاتمی از من خواستند که به ایران سفر کنم. امیدوارم این رفت‌و‌آمدها در آینده بیشتر شود.

هم شخص شما و هم آقای «خالدپشتون» که مشاورتان در امور خارجی است بارها علیه ایران موضع گرفته‌اید و نسبت به برخی از سیاست‌های جمهوری‌اسلامی ایران درباره کشورتان، انتقادهای تندی کرده‌اید؟ علت این موضوع‌گیری‌ها چه بوده و آیا سفرتان به ایران تغییری در این مواضع ایجاد کرده است؟

با صراحت به شما می‌گویم که موض ما هیچگاه مخالفت با ایران نبوده است. البته گلایه‌ها و مشکلات کوچکی وجود داشت. اما امروز خیلی خوشحالم که می‌توانم بگویم گلایه‌هایی که داشتیم به طور کلی از بین رفته است و امیدوارم پس از این مناسبات ما با ایران که مردمش هم فرهنگ و هم زبان ما هستند، بیشتر از پیش گسترش پیدا کند. ما علاقه‌مندیم با همه همسایگان دور و نزدیکمان از جمله ایران و پاکستان و کشورهای آسیای میانه روابط خوب و دوستانه‌ای داشته باشیم.

آیا دیدارتان از ایران و گفت‌وگوهایی که با مسوولان ایران داشتید باعث رفع ناراحتی‌هایتان از ایران شده است؟

ما در این سفر اصلا به خودمان اجازه ندادیم این گلایه‌ها را مطرح کنیم. چرا که اخلاق و میهمان‌نوازی برادران ایرانی‌مان آنقدر گرم بود که از مسایلی که وجودداشت گذشتیم، یعنی واقعیت این‌که برخوردها آنقدر صمیمانه و دوستانه بود که همه چیز را فراموش کردیم. من تاکید می‌کنم که اکنون هیچ گلایه و شکایتی از ایران نداریم و فقط می‌خواهیم روابطمان را با هم گسترش دهیم.

البته شما هم مثل من می‌دانید که روابط واقعی سیاسی با میهمان‌نوازی و تعارفات کاملا متفاوت است. آیا واقعا مشکلاتی که با ایران داشتید برطرف شده یا حرمت میزبان را نگه می‌دارید و به خاطر این‌که میهمانید فعلا چیزی نمی‌گویید؟

اصلا از اول هم ما مشکل جدی با ایران نداشتیم.

بالاخر مشکل داشتید یا نداشتید؟

فقط یکسری گلایه‌های کوچک بود که حالا کاملا از میان رفته است. خیلی صریح می‌گویم که اکنون مشکلی با ایران نداریم و نخواهیم داشت. آن گلایه‌ها مربوط به روزهای اول است و در روزهای آخر و حتی قبل از سفرمان به ایران از میان رفته بود. ما این مشکلات را تا حد زیادی در کابل حل کرده‌ بودیم.

آیا ممکن است به من بگویید مهم‌ترین گلایه‌ای که قبلا از ایران داشتید، چه بود؟

نه من نمی‌خواهم در این باره صحبت کنم. این مسایل که بیشتر ناشی از سوءتفاهم و غلط فهمی بود در این سفر کاملا مرتفع شده است، حالا چرا باید درباره‌شان حرف بزنم. اختلافات ما با ایران در واقع سوءتفاهماتی بود که دیگران برای ما به وجود آورده بودند و واقعیت نداشت. من شخصا هیچ وقت مشکلی با ایران نداشتم.

شما در منطقه تحت حاکمیت خود پایگاهی را در اختیار آمریکایی‌ها قرار داده‌اید. می‌خواهم بدانم آیا وجود این پایگاه آمریکایی در قندهار شما را در نقاط مرزی مشترک با ایران دچار مشکلاتی با ایرانی‌ها نکرده است؟

من دعا می‌کنم مشکلات هرچه سریع‌تر حل شود. دولت ما تلاش زیادی برای حل این مشکلات می‌کند که امید داریم به نتیجه برسد. در پاسخ به سوال شما هم باید بگویم نه! هیچ وقت به این خاطر با ایرانی‌ها دچار مشکل نشده‌ایم.
هیچ‌وقت.

نوشته‌های مشابه

+ There are no comments

Add yours