اگر میرحسین شکست خورد…

این روزها پر از بیم و امید هستم.چند روز پیش با یکی از استادان عزیرم در دانشگاه در باره اضطراب های خودم و کسانی مثل خودم صحبت کردم.به او گفتم :

“خیلی استرس دارم .خیلی زیاد.لحظه هایی پر از هیجان ،اضطراب ،گاه امید و بیشتر البته ناامیدی را تجربه می کنم.برایش توضح دادم که خیلی ها این روزها چنین وضعی دارند.”برایش تعریف کردم که بعضی از دوستان خیلی جوانم این روزها می گویند که اگر مردم دوباره به احمدی نژاد رای بدهند از ادامه فعالیت اجتماعی و مدنی ناامید خواهند شد!چون معتقدند این بار یک جورایی حجت بر مردم تمام شده و اگر اکثریت مردم دوباره به ادامه ریاست جمهوری این امپراتوری دروغ رای بدهند به خود حق می دهند که ناامید بشوند .امروز یک دخترجوان به من گفته است که
“اگر این مردم احمدی نژاد را ترجیح می دهند ،خب ما چه کارشان داریم.بگذاریم حالش رو ببرند.”

در آخر هم به او گفتم :

” آرزو کنید ریاست جمهوری احمدی نژاد ادامه پیدا نکند.اگر دوباره رییس جمهور بشود حال من و خیلی های دیگر بد خواهد شد و برای طولانی مدت دپرس و افسرده می شویم.”

این استاد گرامی فردای همان روز یادداشتی کوتاه در باره حرفهایم برای من نوشت که می خواهم شما را درلذتی که از خواندنش بردم ،سهیم کنم.

” شما نباید آنقدر احساسی و هیجانی در گیر انتخاب و انتظار قطعی پیروزی میرحسین شوید. چه خوب است که میر حسین برنده شود، و احتمالا هم می شود، ولی اگر به هر دلیل نشد آسمان به زمین نخواهد آمد. زندگی و مبارزه ادامه می یابد. میر حسین و شیخ کروبی باید به مردم بگویند چه انتخاب شدند و چه نشدند در کنار مردم و در برابر زورگویان می مانند و پی گیر مطالبات به حق آنها می شوند. مطالباتی که خود در بیانیه های حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق شهروندی وقومی انتشار داده اند. چه پیروز شدند و چه نشدند باید این همه شور وشوق جوانان را متحد و سازمان دهند. زیرا دولت زور گو برمردم پراکنده می تواند قلدری کند. باید از مردم سازمان یافته اهرم قدرتی بسازند برای کسب حقوق مردم، برای آزادی رسانه ها، برای باز سازی حرمت از دست رفته انسان ها. باید مطالبات را از هر کسی که انتخاب می شود مطالبه کرد. دانشجویان، کارگران و به و یژه زنان در دوره چهار ساله احمدی نژاد نشان دادند که در سخت ترین شرایط هم می شود مقاومت کرد و پی گیر حق وحقوق خود بود. اگر امروز میلیون ها جوان با شور و اشتیاق به میدان آمده اند تا نگذارند احمدی نژاد مملکت شان را بیش از این به باد دهد، و حق خود بستانند، باید از آنها خواست تا برای کسب حقوق خود و سهم شان از این مملکت در صحنه بمانند. آنچه بیش از پیروزی کاندیدای اصلاح طلبان مهم است حفظ این فضا و ساخت اهرم های تشکیلاتی قدرت مردم است. قطعا نمی توان زندگی را تعطیل کرد و شب وروز در خیابان و تظاهرات و هول و بلای پیروزی و شکست باقی ماند. ولی اگر تشکل مستحکمی ساخته شد ، تخریب آن دیگر به سادی ممکن نیست.

نفرت از احمدی نژاد را به دلیل حقه بازی هایش، دروغ هایش و عوامفریبی هاش باید با ارزیابی عینی تر از جامعه و مردمی که آنرا می پذیرند جا به جا کرد. واقعیت این است که این فرهنگ مبتذل را او به تنهایی نیافریده است. دیگران نیز در خلق آن سهم دارند. و آنهایی که که سالیان در قدرت بوده اند بیشتر مقصرند. ما نمی توانیم برای آنکه به مردم بفهمانیم فریب احمدی نژاد را نخورند سرمان را به دیوار بکوبیم؛ باید شناخت مان را از این مردم دقیق تر کینم و راه های آموزش مردم و سالم سازی جامعه را بیاموزیم. راه دراز است و هنوز به نیمه هم نرسیده است. ”

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن