داستان زنان در روزنامه سرمایه -یک

تا یکماه پیش به عنوان دبیر گروه اجتماعی روزنامه سرمایه در این روزنامه مشغول به کار بودم .صفحه اقتصاد زنان که سه روز در هفته منتشر می شد از جمله صفحه های تحت مسوولیت من بود. صفحه ای که دوستش داشتم و خاطرات تلخ و شیرینی از آن دارم.

امروز که این مطلب را می نویسم از شش نفری که برای گروه جامعه از جمله صفحه زنان کار می کردیم تنها دو نفر باقی مانده و بقیه استعفا داده ایم.

انتشار صفحه زنان تجربه ها و آموزه های زیادی برای من و همکارانم داشت که سعی می کنم در چند شماره به بخشی ازآن اشاره کنم. گرچه شیرینی و پویایی کار برای چنین صفحه ای کم نیست اما دشواریهای کار در حاکمیت مردانه یک روزنامه را نه فقط کم نمی کند که گاه افزایش هم می دهد.در باره این دشواری ها در روزهای آینده خواهم نوشت.

در حال حاضر و پس از نزدیک به سه سال که از انتشار مداوم سه صفحه زنان در هر هفته می گذرد ،مدیران این روزنامه آن را به یک صفحه و گاه حتی نصف صفحه در هفته تقلیل داده اند.گرچه تنها صفحه بازمانده از نظر حرفه ای و کیفی فاصله زیادی با اهداف اولیه بنیانگذاران این صفحه دارد اما نمی توانم خوشحالی خودم را از حفظ همین یک صفحه با استانداردهای نازل ، پنهان نکنم .چه در آخرین روزها با مخالفت های شدید مدیرییت جدید این احتمال می رفت که هر سه صفحه زنان حذف شود.امیدوارم مدیران سرمایه دوباره و به احترام مخاطبان صفحه زنان ،آن را به شکل سابق برگردانند.

و حالا داستان صفحه زنان

سه سال پیش کار با روزنامه سرمایه را به عنوان مسوول صفحه زنان آغاز کردم صفحه ای که با اتکا به تجربه و توان گروه [کانون زنان ایرانی->http://www.irwomen.info/] بنیان گذاشته شد . دوباره کار با روزنامه ای که سردبیرش حتی یک روز سابقه روزنامه نگاری نداشت ، برای ما شروع شده بود .سردبیری که از روز اول سردبیر بود!
البته مثل خیلی روزنامه های دیگر که سردبیرانش روزنامه نگاری را با سردبیری آغاز می کنند .همچنان که خیلی ها روزنامه نگاری را با دبیری سرویس آغاز می کنند.خیلی چیز غریبی نیست در ایران که خیلی ها بدون طی سلسله مراحل یک شبه مدیر و وکیل و وزیر می شوند.

خاطره ای تکراری است بس که در این چند ساله برای همکارانم تعریف کرده ام :”چهار سال پیش از یومیوری شیمبون ، پرتیراژترین روزنامه جهان در توکیو ،پایتخت ژاپن دیدار می کردم.راهنمای من در این بازدید ،معاون سرویس بین الملل روزنامه بود.با ذوق زیاد برایم تعریف می کرد که هشت سال خبرنگار همین سرویس در توکیو بوده است و چهارده سال هم خبرنگار همین روزنامه در بروکسل و پس از سپری کردن این ۲۲ سال به مقام معاونی سرویس بین الملل روزنامه شان ارتقا پیدا کرده است و شاید چند سال دیگر بتواند دبیر سرویس شود.از من پرسید در کشور شما چگونه این مسوولیت ها را به روزنامه نگاران می دهند.

من گفتم :درست همانطور که بقیه منصب ها و مسوولیت ها را در کشورما تقسیم می کنند.

مرد ژاپنی که متوجه منظورم نشده بود ،دوباره پرسید:یعنی چطور؟

این بار با لحن طنز آمیزی گفتم : حدودهای کشورشما!

فکر نکنم منظور را از لحنم متوجه شده بود.من هم ترجیح دادم بیشتر در باره روزنامه یومیوری بپرسم تا در باره روزنامه های خودمان در ایران حرف بزنم.

همکاران صفحه زنان روزنامه سرمایه در واقع همان همکاران وب سایت کانون زنان ایرانی بودند.صفحه ای که با استقبال و تشویق های برخی از فعالان حقوق زنان در ایران همراه شد.

کمی که گذشت همراهی ،اشتیاق ،توانمندی و علاقمندی گروه کانون زنان ایرانی موجب شد که به مدیران روزنامه پیشنهاد بدهم صفحه زنان از یک صفحه در هفته به سه صفحه در هفته افزایش پیدا کند.اول پاسخ شان پر از تردید بود و تردید :”می خواهید در این صفحه ها چه بکنید؟ انتشار چنین صفحه هایی چه عواقبی برای روزنامه در پی خواهد داشت؟”

نا آشنایی با موضوع زنان شاید یکی از علل اصلی تردیدهایشان بود.تردیدی که گاه به ترس شبیه می شد.اصرارهای من به جایی نرسید.

یکی -دو ماه بعد مسوولان روزنامه به من پیشنهاد دادند که مسوولیت گروه اجتماعی روزنامه را با توجه به تجربه چند دبیری سرویس که در روزنامه های مختلف داشته ام بپذیرم .من نیز در مقابل پیشنهاد آنها شرطی گذاشتم :”می پذیرم به شرطی که شما هم سه صفحه ی زنان را در هفته بپذیرید.”یکی از حاضران جلسه ای که این بحث ها در آن مطرح شد رضا انصاری راد ، مدیراجرایی روزنامه بود.پس از بحث های فراوان توافق نهایی حاصل شد و من شدم دبیر گروه اجتماعی روزنامه که صفحه های جامعه ، آخر و البته صفحه زنان را منتشر می کرد.

امتیاز روزنامه سرمایه تحت عنوان علوم انسانی صادر شده اما در عمل گرایش اصلی اش مسائل اقتصادی است.خواسته دکتر عبده تبریزی ، مدیر مسوول روزنامه از ما این بود که رویکرد غالب صفحه زنان با توجه به مشی اقتصادی روزنامه “اقتصاد زنان” باشد.

صفحه اقتصاد زنان با تمرکز بر تبعیض هایی که زنان تنها به دلیل جنسیت خود در حوزه اقتصاد بوی‍ژه اشتغال با آن روبرو می شوند ،کلید خورد.

اگر چه پیشنهاد مدیر مسوول مشوق ما در انتخاب این رویکرد بود اما کانون زنان ایرانی به عنوان مبتکر راه اندازی این صفحه ها در روزنامه سرمایه همواره بر این اعتقاد بوده که یکی از مشکلات جدی جنبش زنان ایران کم توجهی به موضوع اقتصاد زنان بوده است. ما اعتقاد داریم که اقتصاد حلقه مفقوده جنبش زنان ایران است و به قول شهلا لاهیجی، مدیر انتشارات مطالعات زنان و روشنگران براین باور بوده و هستیم که حقوق برابر، آزادی و تساوی میان زن و مرد بدون استقلال اقتصادی و مسوولیت در تولید معنایی ندارد به همین دلیل در همان حال که در حد بضاعت اندکمان در کنار دیگر خواهران و برادارانمان در حنبش زنان ایران ، برای تغییر قوانین تبعیض آمیز می کوشیم ، راههای توانمند شدن زنان در عرصه اقتصاد و استقلال اقتصادی آنان را نیز مورد توجه قرار می دهیم و مباحث اقتصاد زنان را به عنوان یکی از چالش های جدی زنان مطرح کنیم.

کار در صفحه زنان برای ما هیجان انگیز و پویا بود.در همین پویایی و هیجان بود که سعی می کردیم اقتصاد فمنیستی را بیاموزیم .بیشتر در این حوزه بخوانیم و از صاحبنظران این حوزه کمک بخواهیم و آموخته هایمان را به خوانندگان خود منتقل کنیم.

اقتصاد فمینیستی در مجموع به معنای وارد کردن نقد و تحلیل تبعیض جنسیتی در نظریه, سیاستگذاری و حیات اقتصادی است. بسیاری از اقتصاددانان فمینیست اقتصاد رایج و غالب کنونی را مردسالارانه و بر اساس تجربیات و دیدگاه مردان می دانند(۱)

سعی کردیم این مفاهیم آکادمیک را به زبان ساده برای مخاطبان خود بیان کنیم و از طریق گفت و گو با کارشناسان و همچنین ارائه گزارش از زندگی زنان کار نشان بدهیم که اقتصاد متعلق به همه است و نه فقط از آن مردان.با بسیاری از زنان کارآفرین ایران مصاحبه کردیم . مصاحبه هایی که بطور عینی و با ارائه داده های جزیی می کوشید که تبعیض های جنسیتی را که زنان در اقتصاد رایج ایران با آن مواجه هستند ،معرفی کند.

معرفی زنانی که با وجود همه تبعیض ها توانسته بودند بر موانع غلبه کنند و اکنون زنانی موفق در عرصه های کاری ایران باشند ،از دیگر برنامه های این صفحه بود.

دکتر عبده که به خاطر بازتاب های مثبت صفحه زنان در میان برخی از طیف های علمی و دانشگاهی جامعه به ادامه این راه خوش بین شده بود در سرمقاله ای از ضرورت های وجود صفحه زنان در روزنامه اش نوشت :

“سرمایه تنها روزنامهء اقتصادی کشور است که صفحهء زنان دارد. تلاش آن است که در این صفحه بیش‌تر «اقتصاد زنان» طرح و بحث شود. کسانی که طرح موضوع می‌کنند و به اقتصاد زنان و فراتر از آن اقتصاد فمینیستی می‌پردازند، این کار را با هدف بهبود شرایط اقتصادی زنان انجام می‌دهند. به نظر می‌رسد که نگاه به حوزهء اقتصاد از این دیدگاه خود می‌تواند منشأ بهبود در نظریه وعمل اقتصادی شود.
“اقتصاد زنان»، از این منظر، به مساله می‌نگرد که موضوعی که افراد برای کار انتخاب می‌کنند و نحوهء تدوین نظریه‌ها و توصیه‌های اجرایی بستگی به فرهنگ اشخاص، موقعیت آنان در جامعه، و تجربه‌های زندگی آنان دارد. چنین است که «اقتصاد زنان» دوباره پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که ظاهرا سال‌ها قبل پاسخ داده شده است، و این‌ها سوالاتی عمیق‌تر از سؤالاتی است که بیش‌تر اقتصاددانان در پی پاسخ به آن‌ها هستند. «اقتصاد زنان» وقتی از ارزش، بهزیستی و قدرت می‌پرسد، بسیاری از مفروضات اقتصاد، از قبیل«ارزش کارایی »، «کمیابی»، «حضور مداوم خودخواهی»، «استقلال توابع مطلوبیت»… را زیر علامت سؤال می‌برد.چنین است که «اقتصاد زنان» می‌تواند مدل بدیل سودمندی برای تصمیم‌گیری اقتصادی باشد، و تا این سطح نیز قابل تحمل باشد که «اقتصاد زنان» در لایهء اخلاقی نظریهء اقتصادی وارد شود، و مبانی بنیادین انگاره‌ها و روش‌شناسی اقتصاد را مورد پرسش قرار دهد.”

۱-questia.com

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن