هنوز [مهاجر->http://www.amouee.net/spip.php?article296] ما از غربت به وطن بازنگشته ،هنوز منتظریم [،خوابیده در یک جعبه چوبی->http://www.zhila.net/spip.php?article128] به ایران بیاید.
منصوره عزیز ،برایم نوشته است:
میدونم روزهای سختی را می گذرونید
ولی به ما بگو که این جعبه چوبی کی به ایران می رسد بگو که موسای به رود نیل انداخته شده چگونه پناه رمه های بی پناه می شود؟ بگو که کجا ی خاک وطن سکنی میگیرد ؟
بگوتا که درکنارهم این جعبه چوبی را ازنیل پرتلاطم روزگار بگیریم با هم به او خوشامد بگوییم.
و چقدر برای من سخت است که بگویم بهمن باید به فرودگاه امام برود و برادرش را از گمرک ترخیص کند.و چقدر بی رحمانه است این واژه ها که به بهمن گفته شد :جنازه برادرتان در حکم کالاست و باید تمام مراحل گمرک را طی کند،به همین دلیل تحویل تابوتش که سه شنبه شب از پاریس به تهران می رسد، چند ساعت طول می کشد .
+ There are no comments
Add yours