این روزها سالگرد وقوع قتل های زنجیره ای است .قتل هایی که سعید امامی یکی از متهمان اصلی اش در زندان خودکشی کرد.
من در مراسم هفتمین روز مرگ او که در مسجد جامع ضرابخانه برگزار شد شرکت کردم و گزارشی از آن نوشتم که همان موقع با سانسور در روزنامه صبح امروز که آن روزها برایش کار می کردم ،به چاپ رسید
فهیمه دری ،همسر سعید امامی آن روز بارها با هق هق گریه گفت :
“نمی توانم حرف نزنم…من درد دلم را به چه کسی بگویم؟نمی توانم…”
فهیمه دری چه می خواست بگوید؟چه حرفهایی برای گفتن داشت.همچنان گریه می کرد و نام همسرش را صدا میزد:«سعید، سعید… نمیتوانم… نمیتوانم …»
متن کامل و بدون سانسور این گزارش را می توانید با عنوان [ آن چهارصد نفر->http://www.zhila.org/spip.php?article142] در بخش گزارش همین وب سایت بخوانید.
+ There are no comments
Add yours