اشکی برای پیروزی احمدی نژاد و تحقیری از نوع دیگر

چهار سال پیش وقتی نتایج انتخابات ریاست جمهوری مبنی بر راه یافتن هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد به دور دوم اعلام شد ،من همان موقع در جمعی حضور داشتم که اغلبشان فعالان حزبی و سیاسی بودند.خیلی روشن بود که پیروز مرحله دوم کسی نیست جز محمود احمدی نژاد.

به دیواری تکیه دادم و بی آنکه بخواهم اشکهایم سرازیر شد.اشک هایی که انگار تمامی نداشت .بیشتر از آن اشک می ریختم که قابل پنهان کردن از دیگران باشد.

مردان عالم سیاست با تعجب به من نگاه می کردند و یکی از زنان فعال در جبهه مشارکت با مهربانی مرا در آغوش گرفت و گفت :عزیزم!چرا گریه می کنی؟عالم سیاست که گریه ندارد!به خاطر باخت دکتر معین گریه می کنی؟

گریه امانم نمی داد که بگویم :”نه !به خاطر باخت معین گریه نمی کنم به خاطر پیروزی احمدی نژاد است که گریه می کنم.می خواستم بگویم در این سالها زیاد تحقیر دیده ایم اما رییس جمهور شدن احمدی نژاد تحقیری از نوع دیگر است ،از نوعی که خیلی راحت تبدیل به بغضی در گلو و اشکهایی در چشم ها می شود.به همین خاطر است که در برابر انواع و اقسام تحقیرهایی که در این کشور به من و ما روا شده است ،گریه نکرده ام اما رییس جمهور شدن احمدی نژاد مرا به گریه انداخته است. ”

گریه اجازه نداد که به خانم مهربان بگویم :”خوشحالم که به عالم سیاست تعلق ندارم و می توانم به راحتی در چنین مواردی گریه کنم.و متاسفم برای شما که چون سیاستمدار هستید ،نباید گریه کنید!”

دیشب بخش مهمی از فیلم مستند کروبی به نقد گریه سیاستمداران اختصاص داشت که لابد منظوری نداشت جز به چالش کشیدن گریه خاتمی در هنگام ثبت نام برای انتخابات هشتم.نفهمیدم چرا نقد گریه سیاستمداران برای تیم تبلیغاتی کروبی اینقدر مهم بود که باید درفضای محدودی که سیما به کاندیداها اختصاص داده ،به اشک های خاتمی می پرداختند. البته این را هم بگویم که من متاسفانه اول فیلم مستند کروبی را ندیدم .با یک ربع آخر که دیدم موضوع گریه خاتمی برایم تداعی شد و برخی از دوستان هم که برایم اس .ام.اس فرستادند به نظرشان رسیده بود که گریه خاتمی به چالش کشیده شده است،حالا شاید اگر فیلم را از اول تا آخر می دیدم برداشت متفاوت تری پیدا می کردم

نوشته‌های مشابه

+ نظری برای این مطلب وجود ندارد.

افزودن