چه گوارای ما ، مسعود

چند روز پیش سالروز شهادت احمد شاه مسعود بود.به قول افغانستانی ها آمرصاحب و به قول دوست خوبم مرتضی کاظمیان “چه گوارای ما مسعود”

چند بار به زادگاهش پنجشیر رفته ام و چند بار بر سرمزارش در همین منطقه که زمانی قلمرو دولت محلی اش بود.دولتی که مردم همچنان از آن به نیکی یاد می کنند.

آخرین بار که به افغانستان سفر کردم ،موفق شدم از باغ و خانه مسعود نیز دیدن کنم.باغی که پر از سیب بود.

پیش از این ، هر بار که به پنجشیر می آمدم موفق نمی شدم خانه مسعود شهید ، فرمانده بزرگ مقاومت وجهاد افغانستان را از نزدیک ببینم. یکبار به خاطر این که هرچه گشتیم کلید دار همیشگی خانه را پیدا نکردیم .

بار دیگر کلید دار را پیدا کردیم ، اما کاکا تاج الدین ، پدر همسر مسعود در آنجا نبود و بی اجازه نمی توانست من و همراهانم را به خانه راه بدهد.

بار دیگر به خاطر سالروز شهادت مسعود ، جمعیت زیادی به آنجا هجوم آورده بود . اما یکسال پیش که دوباره به پنجشیر بازگشتم ، خوشبختانه هم کلیدار بود و هم کاکاتاج الدین و محله ای که خانه مسعود در آن بود کاملا خلوت و آرام به نظر می رسید.

از خانه کاکاتاج الدین تا خانه مسعود راه بیش از آن بود که پیاده برویم . ، پس با یک اتوموبیل رفتیم …

[ادامه مطلب->http://www.zhila.net/spip.php?article93]

نوشته‌های مشابه

+ There are no comments

Add yours