مناظره موسوی -احمدی نژاد که از صبح نه! ببخشید !از چند روز پیش منتظرش بودیم تمام شد.تقریبا یک ساعت و نیم بدون حرکت جلو تلویزیون نشسته بودم .
۴۵ دقیقه اول انگار نفس در سینه ام حبس شده بود.در سکوت مطلق گوش دادم .تنها چیزی که سکوت را می شکست صدای اس.ام.اس هر از گاه دوستانم بود.طاقت نداشتم بازشان نکنم .چون مطمئن بودم در باره مناظره است و نظر دیگران برایم مهم بود هر از گاهی باز می کردم و می خواندمشان.سارا نوشته بود :من دارم سکته می کنم ،وای چرا موسوی رفته در موضع دفاع؟
میرحسین در ۱۴ دقیقه آخر خیلی خوب بود.اگراین دقایق آخر نبود احتمالا من و سارا هر دو با هم سکته رو می زدیم.
تا مناظره تمام شد ،صدای زنگ های تلفن های موبایل و ثابت مان به صدا در آمد.
اغلب دوستان راضی بودند در توصیف موسوی کلمات از “عالی” تا “بد نبود”، متفاوت بود.البته دوستی هم معتقد بود احمدی نژاد مناظره را برد.
به نظر خودم رفتار احمدی نژاد آنجا که پرونده رهنورد را به سمت موسوی گرفته بود ،از هر جای دیگر بدتر بود. می گفت :”آقای موسوی بگم !؟ شما این خانم را می شناسید !؟ فکر می کنم بشناسید….” و عکس پرونده او را طوری گرفت که موسوی ببیند و هم دوربین.
با چه حالت تهدیدآمیزی رو به موسوی می گفت :موضوع این خانم را بگم؟
و موسوی گفت :بگو
از این شیوه برخورد آدم ها متنفرم .حتی در زندگی شخصی ام هم از این شیوه ی برخورد رنج زیادی کشیده ام و متاسفانه بارها نیز با آن مواجه شده ام.چه برسد به اینکه از سوی یک رییس جمهوری در برابر میلیون ها بیننده مطرح شود.چقدر در همه سالهای بعد از اتقلاب از این شیوه های پرونده سازی و تهدید زجر کشیده ایم.
موسوی رو به احمدی نژاد گفت :”اشکال شما همین روحیه و همین شیوه است ”
و بعد هم رو به مردم گفت :”من برای تغییر همین روحیه آمده ام.”
آقای موسوی !امیدوارم اگر رییس جمهور شدی ،این جمله ات را فراموش نکنی و اجازه ندهی در دولت ات با حیثیت ،عزت نفس و کرامت انسانها بازی شود.اجازه ندهی یک روزنامه نگار را جاسوس و یک فعال حقوق زنان را برانداز معرفی کنند.اجازه ندهی قومیت هایی که اندکی کرامت می خواهند و یکی از درخواست هایشان بها دادن به زبان مادری شان است ،مزدور و تجزیه طلب معرفی شوند،امیدوارم اجازه ندهی هیچ دانشجویی به خاطر اعتقاداتش به انواع و اقسام اتهامات اخلاقی و غیراخلاقی متهم شود.این ها درخواست های بزرگی است؟می دانم که در سرزمینی زندگی می کنم که هرکدام از این ها درخواست بزرگی محسوب می شود.اما رویاهایم را که حق دارم بیان کنم .حق ندارم؟خیلی ها به من می گویند انتظاربرآورده شدن آرزوهایم توسط تو رویایی بیش نیست .متاسفانه می دانم که تا حد زیادی حق با آنها ست .اما حتی اگر فقط رویا هم باشد ،رویاهای زیبایی است ،رویاهای شیرینی که شاید عمرش چند روز و چند هفته بیشتر نباشد.
می خواهم دلم را به همین رویاها خوش کنم.
+ There are no comments
Add yours